پرنده کوچولوی مهاجر

پرنده مردنی است پرواز را به خاطر بسپار

پرنده کوچولوی مهاجر

پرنده مردنی است پرواز را به خاطر بسپار

تسبیح

 این شعر رو تقدیم  میکنم به صاحب وبلاگ (جغد) که دوستی مهربان و راهنمایی است  دلسوز برای من .

 

من که تسبح نبودم تو مرا چرخاندی

مشت بر مهرهء تنهایی من کوباندی

مهر دستان تو دنبال دعایی میگشت

بارها دور زدی ذهن مرا گرداندی

دست تو عادت چرخیدن داشت

عادتت را به غلط چرخه ایمان خواندی

ذکر ها گفتی و بر گفتهء خود خندیدی

از همین نغمهء تاریک مرا ترساندی

بر لبت نام خدا بود خدا شاهد ماست

بر لبت نام خدا بود مرا رقصاندی

قلب صد پاره من مهرهء صد دانه نبود

تو ولی گشتی و این گم شده را لرزاندی

جمع کن ُ جمع کن  ُرشتهء ایمان دلم پاره شده

من که تسبیح نبودم تو مرا چرخاندی...

نظرات 1 + ارسال نظر
دختری با کفشهای ورنی 13 - مرداد‌ماه - 1386 ساعت 08:59 http://3436.blogsky.com

سلام


راحیل جان شعر زیبایی نوشتی از طرف تو رفتم به جغد سر زدم و سلام تو رو رسوندم

لطفا بیا به وبلاگم سر بزن و پیام بزار تا بتونم تو رو لینک کنم


موفق باشی

راستی ادرس جغد رو هم برام بنویس ......چون خیلی قشنگ مینویسه

سلام دوست خوب
خوشحالم از اینکه شعرم رو دوست داشتی و به دوستم هم سر زدی
برات متاسفم که نمیتونی از نزدیک ببینیش
شاید من خوشبخت ترین آدم روی زمین باشم که گاهی اجازه دارم کنارش باشم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد